آگاهی تجاری و چگونگی توسعه آن
آگاهی تجاری، یا شم کسب و کار میتواند تفاوت بسیاری در مسیر شغلی شما به وجود آورد، چه در آغاز کار باشید و چه حرفهای و باتجربه باشید. با آگاهی تجاری میتوانید تصمیمات منطقی و مبتنی بر اطلاعات بگیرید. بدون این مهارت، تصمیماتتان ناشیانه خواهد بود و افراد به سرعت اطمینانشان را نسبت به شما از دست میدهند. در این مقاله درباره چیستی آگاهی تجاری بحث میشود و خواهیم دید که چگونه میتوانید آن را در حرفهتان توسعه دهید.
آگاهی تجاری چیست؟
فرهنگ
انگلیسی کسب و کار کمبریج آگاهی تجاری را اینطور تعریف میکند: «دانش
چگونگی درآمدزایی کسبوکارها، خواستههای مشتریان و مشکلات موجود در
حوزهای از کسبوکار» به عبارت دیگر، آگاهی تجاری به معنی درک نیازهای شرکت
به منظور سودآور بودن، موفق بودن و خدماترسانی خوب به مشتریان است. با
داشتن آگاهی تجاری، از ارزشهای اصلی، بزرگترین رقبا، ذیالنفعان کلیدی و
چالشهای تجاری فعلی سازمان خود اطلاع پیدا میکنید. همچنین نقاط قوت و ضعف
سازمان را میدانید و میتوانید از این اطلاعات برای تصمیمگیریهای
عاقلانه استفاده کنید.
مزایا و کاربردها
بسیاری از شرکتها آگاهی تجاری را به عنوان شرطی کلیدی در استخدامهای بالقوه میپندارند. افرادی که زمانی را برای درک چگونگی عملکرد و
سودآوری سازمان صرف میکنند و این که چگونه صنعت به طور کلی عمل میکند،
افرادی هستند که دارای سطح بالایی از انگیزه، علاقه و تمرکز بر سود و زیان
هستند. این آگاهی به افراد استخدامی جدید کمک میکند تا از همان ابتدا کار
خود را با شور و اشتیاق شروع کرده و تصمیمات آگاهانهای اتخاذ کنند.
آگاهی تجاری میتواند عملکرد شما در نقش فعلی را هم بهبود ببخشد. وقتی صنعتی که در آن مشغول هستید را درک کنید و بدانید که چگونه نقشتان به رقابت کردن سازمان کمک میکند، تصمیمات بهتری میگیرید، مدیریت ریسک کارآمدتری خواهید داشت، قیمتهای خوبی از عرضهکنندگان میگیرید، اعتبار خود به عنوان کارشناس را تقویت میکنید و احتمال ترفیعتان را بالا میبرید. همچنین بیشتر قادر خواهید بود نیازهای مشتریانتان را برآورده کنید.
فارغ از اینکه در چه نقش یا صنعتی مشغول هستید، آگاهی تجاری سودمند است. حتی متخصصان در سازمانهای غیرانتفاعی و دولتی نیز از آگاهی تجاری سود خواهند برد. در واقع، آگاهی تجاری میتواند مزیتی کلیدی و شخصی برای زمانی باشد که میخواهید در این بخشها پیشرفت کنید.
چگونگی توسعه آگاهی تجاری
به
خاطر داشته باشید که ایجاد آگاهی تجاری کار میبرد. شما نمیتوانید یک شبه
درک عمیقی به وجود آورید و این کار باید به بخشی از حرفهایگری مداوم شما
بدل شود. هدفتان یادگیری در مورد سازمان، بازار و صنعت است.
درک سازمان
بنیان
آگاهی تجاری در ایجاد درک عمیقی از سازمان نهفته است از جمله اینکه سازمان
چگونه کار میکند، چگونه پول در میآورد و بیشتر از همه به چه چیزی اهمیت
میدهد. ابزارها و منابع بسیاری وجود دارند که به شما کمک میکنند تا این
اطلاعات را به دست آورید.
ابتدا گزارش سالانه سازمان را دانلود کنید و به دقت آن را بخوانید. رهبران سازمان میگویند چه چیزی درباره کسب و کار مهم است و نحوه کار آن چگونه است؟ از چه شاخصهایی برای نشان دادن این مسئله استفاده میکنند؟ سپس به نتایج مالی نگاه کنید. آیا کسب و کار سودآور است و منبع درآمد و محل خرج این درآمد کجاست؟ این کار حوزههایی کلیدی را برجسته میکند که باید مورد توجه قرار گیرند.
سپس مأموریت و بیانیههای سازمان، ارزشهای اصلی، حوزههای کلیدی حاصل و اهداف آن را مورد تحلیل قرار دهید. سازمان چگونه باعث به وجود آمدن این موارد میشود؟ برای درک عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و فنی مؤثر بر سازمان و راهبرد بلندمدت آن، تحلیل PESTEL را انجام دهید.
- P سیاسی (Political)
- E اقتصادی (Economic)
- S اجتماعی (Social)
- T تکنولوژیک (Technological)
- E محیطی (Environmental)
- L قانونی (Legal)
سپس به شایستگیهای کلیدی که سازمان خواستار آنهاست نگاهی بیندازید. برای سهیم شدن در این موارد چه کاری میتوانید انجام دهید؟
سرانجام، با دقت نقش خود را بررسی کنید. چگونه برای سازمانتان ارزشافزایی میکنید یا چگونه باید ارزشافزایی کنید؟ چه کاری انجام میدهید که بر این اهداف تأثیرگذار باشد و زندگی را برای مشتریانتان بهتر کند؟ (اگر مطمئن نیستید، تحلیل زنجیره ارزش [یک زنجیره ارزش طیف کاملی از فعالیتها شامل طراحی، تولید، بازاریابی و توزیع را دربرمیگیرد که کسبوکارها برای تبدیل یک محصول یا خدمات از «مفهوم» به «تحویل به مشتری» طی میکنند. برای شرکتهایی که کالا تولید میکنند، زنجیره ارزش با مواد خام مورد استفاده برای ساخت محصولشان آغاز میشود و هر آنچه تا قبل از اینکه به مشتری فروخته شود، به آن اضافه میشود را دربرمیگیرد.] را انجام دهید تا مشخص شود که چه فعالیتهایی بیشترین ارزش را برای مشتریانتان به وجود میآورند.)
ذهن آگاهی
طبقه بندی ذهن آگاهی
ذهن آگاهی سازمانی
کاربردهای ذهن آگاهی سازمانی
اصول و شاخص های ذهن آگاهی سازمانی
ذهن آگاهی سازمانی و کسب و کار های کوچک
ذهن آگاهی و فرایند تصمیم گیری استراتژیک
دستاورد های ذهن آگاهی در سازمان
منابع و تأمینکنندگان را بشناسید
هر سازمانی برای آن که عملکرد مؤثری
داشته باشد به منابع و تأمینکنندگانی نیاز دارد و استفاده مؤثر از منابع
و دستیابی به بهترین قیمت برای کالاها و خدمات مهم است.
ابتدا به منظور درک اهمیت نسبی منابع فعلی سازمانتان، تلاش کنید پی ببرید به کدام یک از این منابع نیاز بسیاری خواهید داشت و این که آیا دسترسی به این منابع به موفقیت سازمانتان کمک میکند یا مانع موفقیت آن میشود.
سپس هزینه این منابع را بررسی کنید. آیا سازمانتان خرید استراتژیک میکند؟ آیا از بهترین قیمتها مطلع است؟ و آیا به اندازه کافی برای مذاکره قیمتها و قراردادها تلاش میکند؟
آیا عرضهکنندگان خدمات و پشتیبانی لازم را در اختیار شما میگذارند؟ تأمینکنندههای خود را ارزیابی کنید و مطمئن شوید که سطح مناسبی از خدمات را در اختیارتان میگذارند.
مشتریان و رقبا را درک کنید
برای
درک سازمانتان باید در مورد مشتریان و رقبا نیز اطلاع داشته باشید. ابتدا
فهرستی از رقبای خود تهیه کنید. نقاط قوت و
ضعف آنها کدامند؟ عملکرد آنها در مقایسه با سازمان شما چگونه است؟
سپس تحلیل SWOT [کلمهای است که بر اساس حروف ابتدایی کلمات نقاط قوت (strengths)، نقاط ضعف (weaknesses)، فرصتها (opportunities) و تهدیدها (threats) ساخته شده است و چارچوبی تحلیلی است که به شرکت شما کمک میکند تا بتواند با بزرگترین چالشها روبهرو شده و بهترین و جدیدترین بازارها را پیدا کند.] را انجام دهید. وضعیت سازمان شما نسبت به رقبا چگونه است؟ بزرگترین نقاط قوت و ضعفش چیست؟ آیا رقبا از این نقاط ضعف استفاده میکنند؟ و آیا نقطه قوتی پیدا کردهاید که سازمان شما از آن بیبهره باشد؟
حالا به بازار هدف سازمانتان نگاه کنید. این افراد که هستند؟ به چه چیزی اهمیت میدهند؟ سازمان شما چگونه تقسیمبندی بازار را انجام میدهد، یا بازاری کاملاً جدید را به وجود میآورد؟ و این اطلاعات چه چیزی درباره نحوه کارتان به شما میگوید؟
در زمینه اطلاعات صنعت سازمانتان بهروز باشید
بهروز
بودن در صنعت، بخشی از ایجاد آگاهی تجاری است. کار خود را با اشتراک در
مجلات تجاری و صنعتی، فصلنامهها، وبلاگها، اخبار، گزارشهای مالی و
وبسایتها آغاز و زمانی را صرف خواندن آنها کنید.
از طریق اشتراک نشریات یا وبسایتهای تجاری هم میتوانید در پیشرفتهای کلی کسبوکار بهروز بمانید. یا برنامهی خبری معروفی دربارهی کسبوکار را نگاه کنید که نه تنها اخبار را گزارش میدهد، بلکه تحلیلی عینی از معنی اخبار را هم ارائه میکند. این به شما کمک میکند تا رویدادها و گرایشهای فعلی را عمیقتر درک کنید و به معنی این رویدادها برای صنعت یا بخش خود پی ببرید.
سازمانهای تجاری و شبکههای حرفهای، منابع خوبی از اطلاعات مربوط به رویدادهای صنعتی هستند. برای مثال میتوانید از طریق لینکدین با سایر متخصصان صنعت خود ارتباط برقرار کنید. این شبکه اجتماعی دارای هزاران گروه اینترنتی صنعتی هم هست که میتوانید برای گسترش شبکه حرفهایتان به آن ها بپیوندید، در بحثها شرکت کنید و در مورد گرایشهای جدید، بیشتر یاد بگیرید.
توجه:
به
خاطر داشته باشید که یکی از مزایای ایجاد آگاهی تجاری این است که به شما
کمک میکند تا دیدگاههای قوی و مستحکمی را شکل دهید که توسط عوامل،
تأثیرات و گرایشهای پیرامونتان به وجود آمدهاند. هنگامی که اطلاعات خود
را از منابع قابل اطمینان و عینی یا از متخصصانی که به آنها اعتماد دارید
به دست میآورید، میتوانید مطمئن شوید که قضاوتتان معقولانه است.
پروژهها را ارزیابی و اولویتبندی کنید
بخش
دیگرِ ایجاد آگاهی تجاری، یادگیریِ ارزیابی و اولویت بندی پروژههاست تا
قبل از پیشنهاد دادن ایدههایتان، مطمئن شوید که ایدههای خوبی هستند. در
ضمن باید پروژههایی را در اولویت قرار دهید که متناسب با راهبرد
سازمانتان هستند و این که آنها را بررسی کنید تا مطمئن شوید که ایدههایی
عملی هستند.
برای اینکه بفهمید آیا پروژهها به لحاظ مالی برای سازمانتان سودآورند یا خیر، تحلیل هزینه-فایده (Cost–benefit analysis) [این روش تکنیکی است که برای تعیین گزینههایی به کار میرود که از لحاظ صرفه جویی در کار، زمان و هزینه بهترین مزایا را ارائه دهند.] را انجام دهید و از ارزش خالص فعلی (net present value) [در محاسبه ارزش خالص فعلی، ارزش زمانی پول در نظر گرفته میشود و جریانهای نقدیِ آینده براساس ارزش پول امروز بیان میشود؛ همچنین با محاسبه ارزش خالص فعلی، رقم دقیقی به دست میآید که مدیران میتوانند با استفاده از آن، مبلغ سرمایهگذاری شده نقدی اولیه را به آسانی با ارزش فعلی بازگشت سرمایه (Return on Investment) [نسبت سود بهدست آمده به هزینه پرداختی چقدر بوده است] مقایسه کنند.] و نرخ بازده داخلی (Internal Rate of Return) [نرخی است که سود و زیان یک پروژه را مشخص میکند.] برای تصمیم در مورد سرمایهگذاری در پروژهها استفاده کنید. (در جایی که اقتضا میکند از همکاران بخش مالی خود برای اطمینان از صحت محاسباتتان درخواست کمک کنید.)
منبع: www.chetor.com